تقوا در قرآن به عنوان عامل اصلی برای جلوگیری از آزار و اذیت دیگران، به ویژه پیامبران و مؤمنان معرفی شده است. خداوند در آیاتی مؤمنان را از رفتار کسانی که حضرت موسی(ع) را آزردند، بازمیدارد و یادآور میشود که موسی از تهمتها پاک دانسته شد و نزد خداوند جایگاهی بلند داشت. در این آیه، خداوند مؤمنان را از شبیه شدن به کسانی که موسی را آزار دادند، برحذر میدارد و تأکید میکند که تقوا و سخن حق میتواند انسان را از چنین اعمال ناپسندی باز دارد. تقوا نه تنها انسان را از آزار و اذیت دیگران دور میکند، بلکه به اصلاح زبان و رفتار نیز کمک میکند. قرآن توصیه میکند که افراد مؤمن علاوه بر تقوای الهی، سخن حق و سنجیده بگویند، چرا که زبان نقش مهمی در سلامت اخلاقی و اجتماعی دارد. گفتار سدید و درست، باعث اصلاح اعمال و آمرزش گناهان میشود و در نهایت، جامعهای سالم و اخلاقی را به وجود میآورد. زبان به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای ارتباطی، میتواند منشأ خیر یا شر باشد. در احادیث اسلامی، رابطه مستقیم میان ایمان، سلامت قلب و درست بودن زبان بیان شده است. تقوا به انسان کمک میکند تا زبان خود را کنترل کرده و از گناهان بزرگی که از این عضو کوچک صادر میشود، دوری کند. در نتیجه، تقوا نه تنها سبب پاکی درونی و اصلاح اعمال فردی است، بلکه تأثیر عمیقی بر روابط اجتماعی و اخلاقی دارد.
تقوا و اذیت
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] تقوا و اذیت (قرآن). تقوا باعث جلوگیری انسان از آزار و اذیت مردم و پیامبران می شود.
تقوا، باعث دوری انسان از ایذای پیامبران و مؤمنان می شود:یـایها الذین ءامنوا لا تکونوا کالذین ءاذوا موسی فبراه الله مما قالوا وکان عند الله وجیهـا• یـایها الذین ءامنوا اتقوا الله وقولوا قولا سدیدا.ای کسانی که ایمان آورده اید! همانند کسانی نباشید که موسی را آزار دادند و خداوند او را از آنچه در حق او می گفتند مبرا ساخت و او نزد خداوند، آبرومند (و گرانقدر) بود! ای کسانی که ایمان آورده اید! تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید.
← تفسیر آیه
لذا در بعضی از روایات که از طرق اهل بیت علیهم السلام وارد شده می خوانیم: آنها که علی علیه السلام و فرزندان او را آزار دادند مشمول این آیه اند. آخرین سخن در تفسیر آیه اینکه با توجه به حالات پیامبران بزرگ که از زخم زبان جاهلان و منافقان در امان نبودند نباید انتظار داشت که افراد پاک و مؤمن هرگز گرفتار اینگونه اشخاص نشوند، چنان که امام صادق علیه السلام می گوید:ان رضا الناس لا یملک و السنتهم لا تضبط: خوشنودی همه مردم را نمی شود به دست آورد، و زبان مردم را نمی توان بست... امام در پایان این حدیث می افزاید: آیا موسی را متهم به عیوبی نکردند؟ و آزار ندادند؟ تا اینکه خداوند او را تبرئه کرد. آیه بعد به دنبال بحث هایی که درباره شایعه پراکنان و موذیان بد زبان گذشت دستوری صادر می کند که در حقیقت درمان این درد بزرگ اجتماعی است، می گوید: ای کسانی که ایمان آورده اید تقوای الهی پیشه کنید، و سخن حق و درست بگوئید(یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا قولا سدیدا). آیه بعد نتیجه قول سدید و سخن حق را چنین بیان می فرماید: خداوند به خاطر تقوا و گفتار حق اعمال شما را اصلاح می کند و گناهان شما را می بخشد (یصلح لکم اعمالکم و یغفر لکم ذنوبکم).در حقیقت تقوا پایه اصلاح زبان و سرچشمه گفتار حق است، و گفتار حق یکی از عوامل مؤثر اصلاح اعمال، و اصلاح اعمال سبب آمرزش گناهان است، چرا که ان الحسنات یذهبن السیئات، اعمال نیک گناهان را از بین می برند.. علمای اخلاق گفته اند: زبان پربرکت ترین عضو بدن، و مؤثرترین وسیله طاعت و هدایت و اصلاح است، و در عین حال خطرناکترین و پر گناهترین عضو بدن محسوب می شود، تا آنجا که حدود سی گناه کبیره از همین عضو کوچک صادر می گردد.در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم می خوانیم: لا یستقیم ایمان عبد حتی یستقیم قلبه و لا یستقیم قلبه حتی یستقیم لسانه:ایمان هیچ بنده ای از بندگان خدا به راستی نمی گراید مگر اینکه قلبش مستقیم گردد، و قلبش مستقیم نمی شود مگر اینکه زبانش درست شود.