اوضاع اجتماعی دوره قاجار

جامعه‌ی ایران در دوره‌ی قاجار، با وجود پیشینه‌ی کهن تمدنی و فرهنگی، ساختاری کم‌وبیش شبیه به جوامع قرون وسطایی داشت. تعصبات شدید ملی و مذهبی بر افکار و روحیات اکثریت مردم سایه افکنده بود. افراد جامعه سخت به آداب و سنن ملی و شعائر دینی پایبند بودند و از تأثیرپذیری از شیوه‌های جدید زندگی و تمدن غرب به دور مانده بودند. این انزوا تنها به دنیای غرب محدود نمی‌شد؛ حتی به بهانه‌ی تقویت مذهب و تظاهر به دینداری، از معاشرت با همسایگان مسلمان مانند امپراتوری عثمانی نیز پرهیز داشتند و آنان را به دلیل پیروی از مذهب سنی، دشمن خود می‌پنداشتند.

به طور کلی، ساختار اجتماعی دوره‌ی قاجار را می‌توان به دو طبقه‌ی اصلی تقسیم کرد: طبقه‌ی حاکمه و طبقه‌ی محکوم. در شهرها، جامعه بر اساس حرفه و پیشه گروه‌بندی می‌شد؛ گروه‌هایی مانند خیاط، قناد، حلبی‌ساز و آهنگر. زندگی شهری وجوه مشترک زیادی داشت؛ رئیس خانواده به نسبت توانایی مالی خود صاحب خانه بود و مشاغل غالباً به صورت موروثی منتقل می‌شد. برای مثال، یک آهنگر، پسرش را از همان کودکی به کارگاه می‌آورد تا مهارت پدری را بیاموزد و پس از بلوغ، برای او همسری از همان طبقه و صنف انتخاب می‌کرد.

هر صنف تنها به فروش کالاهای مرتبط با حرفه‌ی خود می‌پرداخت؛ یک عطار هرگز لبنیات نمی‌فروخت و یک بقال از خرید و فروش قند، شکر و ادویه که در حیطه‌ی کار عطار بود، خودداری می‌کرد. علاوه بر تمایز در مشاغل، شیوه‌ی زندگی، آرایش خانه و حتی پوشش اعضای اصناف نیز از یکدیگر متمایز بود. به عنوان نمونه، بازرگانان عمامه‌ای به سبک خاص بر سر می‌نهادند، در حالی که بقالان و عطاران عموماً کلاه بر سر می‌گذاشتند، لباس‌هایی از جنس متقال به رنگ‌های تیره می‌پوشیدند، شال پهن به کمر می‌بستند و قباهای کوتاه و بدون چاک می‌پوشیدند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اوضاع اجتماعی دوره قاجار، علیرغم تمدن و فرهنگ کهنسال دیرین تقریباً یک جامعه قرون وسطایی با تعصبات ملی و مذهبی شدید بر روح و فکر اکثریت قریب به اتفاق این جامعه بود، مردم سخت پای بند آداب و سنت و رسوم ملی و شعائر مذهبی خود بوده و از هر گونه نفوذ و تاثیر شیوه جدید زندگی و تمدن غرب برکنار مانده بودند. عدم تماس با اروپائیان، تنها به دلیل تقویت مذهب و تظاهر شدید به دینداری و تعصب، آنها را از معاشرت با همسایگان مسلمان خود مثل عثمانی نیز دور نگه داشته و آنها را فقط به خاطر پیروی از طریقه سنت، دشمن خویش می پنداشتند.
اجتماع دوره قاجاریه را می توان به دو طبقه تقسیم کرد: ۱- طبقه حاکمه۲- طبقه محکوم
← طبقه حاکمه
در شهرها گروه بندی بر حسب حرفه و پیشه بود مثل خیاط، قناد، حلبی ساز، آهنگر و...شرایط زندگی شهری دارای جهات مشترک بود یعنی رئیس خانواده به نسبت توانایی، خانه شخصی داشت و مشاغل هم موروثی بود. مثلاً آهنگر پسر خود را از سنین ۷ یا ۸ سالگی در دکان خویش به کار می گماشت تا حرفه پدری را فراگیرد و بعد از رسیدن به بلوغ سعی می کرد دخترانی از همان طبقه و هم صنف خود را به عقد ازدواج او در آورد.هر صنف فقط اجناس مربوط به خود را می فروخت مثلاً عطار هیچ گاه لبنیات نمی فروخت و بقال از داد و ستد قند و شکر و ادویه که مربوط به صنف عطار بود خودداری می کرد. علاوه بر مشخص بودن شغل و حرفه، شیوه زندگی آرایش خانه و لباس اصناف و گروه ها نیز متمایز از هم بود. مثلاً بازرگانان عمامه «شیر شکری با مندیل یا کلاه» بر سر می گذاشتند اما بقال و عطار عموماً کلاه بر سر می گذاشتند و لباس آنان غالباً «متقال مشکی» یا سرمه ای بود و شال پهن به کمر می بستند و قبای کوتاه بدون چاک می پوشیدند.
معتقدات مردم
۱- معتقدات مردم بر اساس تقوی و پرهیزکاری و اجتناب از افعال حرام و رذیله بود که پایه و اساس تعلیم و تربیت عمومی بود و در پرورش و وجدان اخلاقی و حس تعاون و همکاری مردم بسیار موثر بود. قسمتی از این معتقدات بصورت شعائر مذهبی مثل روضه خوانی، تعزیه و تظاهرات حزن انگیز در ایام محرم جلوه می یافت.۲- یک دسته از اعتقادات و باورهای خرافی و اوهام نیز، متاسفانه رنگ مذهب گرفته و در میان مردم به شدت رسوخ یافته بود و کسی را که با آن مخالفت می کرد مورد لعن و تکفیر قرار می گرفت. دعا نوشتن روی تخم مرغ و آویختن طلسم به گردن اطفال از این گونه اعتقادات بود.

جمله سازی با اوضاع اجتماعی دوره قاجار

وی در شعر به سهیل تخلص می‌کرد. مهم‌ترین اثر وی کتاب مرآة القاسان (تاریخ کاشان) در بیان اوضاع اجتماعی عهد قاجار است.