واژهی حِزّه در زبان عربی دارای معانی و کاربردهای گوناگونی است که در منابع لغوی و جغرافیایی تاریخی به آن اشاره شده است. در یک نگاه کلی، این واژه بهعنوان صفت یا اسم بهکار رفته و معانیای همچون نیفه (پرده یا حجاب)، گردن و یا پارهگوشت دارد. بهطور خاص، در اشاره به پارهگوشت، معمولاً به قطعهای دراز از گوشت که اغلب به جگر مرتبط است، گفته میشود. جمع این کلمه نیز به صورت حُزَز آورده شده است.
از جنبهی دیگر، حَزّه با فتح حاء، به معنای وقت و هنگام است. همچنین، این نام به چند مکان جغرافیایی تاریخی اشاره دارد. یکی از این مکانها، منطقهای است میان شهرهای نصیبین و رأسالعین در نزدیکی رود خابور که صحنه نبردهایی میان قبیلههای تغلب و قیس بوده است. دیگری، شهر کوچکی در نزدیکی اربل در سرزمین موصل است که به تولید پارچههای پنبهای معروف بوده و بنا بر منابع تاریخی، بنیانگذاری آن را به اردشیر بابکان نسبت میدهند.
در متون شعر کهن نیز نام حَزّه بهکار رفته است. برای نمونه، شاعری به نام کثیر عزه از آن نام برده است. اگرچه برخی مانند ابنسکیت آن را نام یک مکان دانستهاند، اما یاقوت حموی در معجم البلدان بر این باور است که در این بیت خاص، «حَزّه» احتمالاً نام شتر آن شاعر بوده و نه یک مکان جغرافیایی. این تفاسیر مختلف، نشاندهندهی غنای معنایی و تاریخی این واژه در متون عربی است.