شهق

لغت نامه دهخدا

شهق. [ ش َ ] ( ع مص ) رسیدن چشم زخم بکسی: شهقت عین الناظر علی فلان شهقاً. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲(بار)
شهیق به درون کشیدن نفس چنانکه زفیر خارج کردن آن (بازدم) است. (اقرب) در صحاح نسبت آن را به قول داده است. زفیر و شهیق هر دو اسم صوت و صدای مردم اندوهناک است که هنگام نفس کشیدن و بازدم شنیده می‏شود (مجمع از زجاج). بقیه مطلب در «زفر». درباره صدای جهنّم آمده. ایضاً آمده. ممکن است منظور تشبیه صدای جهنّم به صدای انسان باشد یعنی صفیر جهنّم آن گاه که به شدت مشتعل گردد مانند صدای زیر و بم اندوه ناکان است. به هر حال منظور از هر دو، صفیر و صدای جهنّم است. در «جهنّم» گذشت که جهنّم ذی شعور و عاقل است به آنجا رجوع شود. اصل شهق به معنی ارتفاع می‏باشد: جبل شاهق به معنی کوه بلند است «یشهق: ارتفع».

جمله سازی با شهق

💡 841 - عن معاويه بن وهب فى حديث ان رجلا شيخا كان من المخالفين عرض عليهابن اخيه الولايه عند موته فاقربها و شهق و ماتقال: فدخلنا على ابى عبدالله عليه السلام فعرض على بن السرى هذا الكلام على ابىعبدالله عليه السلام فقال: هو رجل من اهل الجنهقال له على بن السرى: انه لم يعرف شيئا من هذا غير ساعته تلكقال: فتريدون منه ماذا؟ قد و الله دخل الجنه.

افتراق یعنی چه؟
افتراق یعنی چه؟
میسترس یعنی چه؟
میسترس یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز