سگ کش

لغت نامه دهخدا

سگ کش. [ س َ ک ُ ] ( اِ مرکب ) رستنی باشد که بیشتر درآبهای ایستاده روید و برگ آن ببرگ بید مانند است و ساق آن سرخ و گره دار میشود و آن را بتازی فلفل الماءو زنجبیل الکلاب خوانند و چون تر باشد با تخم آن بکوبند و بر کلف طلا کنند نافع بود. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) گیاهی است از تیره هفت بندیها جزو رده گیاهان دو لپه یی بی گلبرگ که علفی و یکساله است. ارتفاعش بین ۳٠ تا ۸٠ سانتیمتر و دارای برگهایی با طعم تند مانند فلفل است. محل نمو آن معمولا در کنار جویبارها و جنگلهای مرطوب باتلاقهاست فلفل المائ زنجبیل تاکلاب فلفل آبی.

دانشنامه آزاد فارسی

سگ کُش (dogbane)
گیاه علفیبومی امریکای شمالی، از جنس آپوسینوم، و تیرۀ خرزهره (آپوسیناسه)گاهی سمی است. برگ های آن متقابل و گل هایش سفید یا صورتی اند. این گیاه عصارهای شیری دارد.

جمله سازی با سگ کش

💡 ابا دوغ، کودک اگر ساختی کجا سگ کشان از پیش تاختی

💡 مگذار که روبهان شغالان زایند سگ کش به در حجله سر گربه ببر

💡 مردی به نام غدیر از زندان آزاد می‌شود به این شرط که با نفوذ در دل محله قدیمی خودش که تروریست‌ها در آن فعال‌اند و مشغول بمبگذاری، آن‌ها را شناسایی و به پلیس معرفی می‌کند. غدیر پس از سال‌ها به برادر کوچک‌اش احمد ملحق می‌شود که شغل‌اش سگ کشی است و همسرش به تازگی به همراه بچه‌هایشان با مرد دیگری گریخته است.

💡 خاک ارواح مکرم بوس و تیغ سگ کشی هی بکش هی گردن... لر موجود زن

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کونی یعنی چه؟
کونی یعنی چه؟
پاداش یعنی چه؟
پاداش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز