سویدا

سویدا

سویدا یکی از چهارده استان جمهوری عربی سوریه است. این استان در جنوبی‌ترین نقطه سوریه واقع شده و جمعیت آن در سال ۲۰۱۱ میلادی حدود ۳۷۰,۰۰۰ نفر برآورد شده است. استان سویداء تنها استانی در سوریه است که دروزی‌ها در آن اکثریت دارند. دروزی‌ها تنها سه درصد از جمعیت کل سوریه را تشکیل می‌دهند و بیشتر آن‌ها در این استان زندگی می‌کنند. همچنین، اقلیتی از مسیحیان و مسلمانان سنی نیز در این شهر ساکن هستند. در نقاط مختلف استان سویداء، نشانه‌های متنوعی از دوره‌های تاریخی مختلف به چشم می‌خورد. تاریخ شهر سویداء به دوران پیش از اسلام بازمی‌گردد. سنگ‌نبشته‌های موجود نشان‌دهنده این است که مردم سلوکی بر مردم آرامی تسلط یافته و مدتی بر این منطقه حکمرانی کرده‌اند. در سال ۸۸ قبل از میلاد، پادشاهی نبطی این شهر را تصرف کرده و در زمانی که به نام موناثا شناخته می‌شود، بر سلوکی‌ها پیروز می‌شوند و آن را تحت نفوذ خود در می‌آورند. این استان مملو از اماکن تاریخی، جاذبه‌های گردشگری و آثار باستانی متعلق به دوره‌های آرامی، ساسانی، نبطی و سلوکی است.

لغت نامه دهخدا

سویدا. [ س ُ وَ ] ( ع اِ ) نقطه سیاه که بر دل است. ( غیاث ) ( آنندراج ):
این سویدای دل من که حمیراصفت است
صافی از تهمت صفوان بخراسان یابم.خاقانی.خاکیان را ز دل گرم روان آتش شوق
باد سرد از سر خوناب سویدا شنوند.خاقانی.نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل
آنچه در سرّ سویدای بنی آدم از اوست.سعدی.سویدای دل من تاقیامت
مباد از شوق سودای تو خالی.حافظ.عارفان خال سویدا را ز دل حک میکنند
اینقدر ای ساده دل نقش و نگار خانه چیست.صائب.|| ( اِمصغر ) تصغیر سوداء که مؤنث اسود است. ( آنندراج ) ( غیاث ).

فرهنگ عمید

خال یا نقطۀ سیاهی در دل که محل احساسات است.
* سویدای دل: [قدیمی] = سویدا

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - دانه سیاه. ۲ - نقطه سیاه دل حبا القلب دانه دل.
نقطه سیاه که بردل است

فرهنگ اسم ها

اسم: سویدا (دختر) (عربی) (تلفظ: soveydā) (فارسی: سویدا) (انگلیسی: soveyda)
معنی: خال یا نقطۀ سیاهی در دل که محل احساسات است، ( عربی، سوَیداء ) ( در قدیم ) در باور قدما، نقطه ای سیاه بر دل که مرکز عشق و دیگر احساسات و عواطف است، سویدای دل، سیاهی دل، نقطه ی سیاه دل

دانشنامه عمومی

سویدا یکی از شهرهای کشور سوریه است. این شهر مرکز استان سویدا است.

جملاتی از کلمه سویدا

آفتاب طالع ما داغ حرمان است و بس آسمان تیره‌بختی ها سویدا اخترست
سر سودای توام اندر سویدای دلست سودها دارم که در این شور و سودا میرمت
نقطه خال لبت خط بر سویدا می‌کشد در گوشت حلقه در گوش ثریا می‌کشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم