لغت نامه دهخدا
گیاه خوردن. [ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) یا گیاخوردن. خوردن نبات و علف خوردن. چریدن:
گیا گر خورد جانور باک نیست
چرا جانور جانور را چراست.منوچهری.گفت درویش من نخواهم چیز
من توانم گیاه خوردن نیز.مکتبی.تَبَقﱡل؛ گیاه خوردن. ( دهار ) ( منتهی الارب ).