گلی کن

لغت نامه دهخدا

گلی کن. [ گْلی / گ ِ ک ُ ] ( اِخ ) مجسمه ساز مشهور یونان قدیم که مجسمه معروف هرکول را ساخته است.

فرهنگ فارسی

مجسمه ساز مشهور یونان قدیم که مجسمه معروف هرکول را ساخته است.

جمله سازی با گلی کن

نبینم به روی گلی در گلستان که بر یاد آن روی گلگون نگریم
هرکجا سر زد گلی ما بلبلیم هرکجا شمعی بُوَد پروانه‌ایم
چون غنچه نقد عمر تلف کن به راه دل یعنی که جز به روی گلی دیده وا مکن
ندادت گلی چرخ هرگز فراکف که نه در دل دشمنت خست خاری
بسی چو ابر بهاران گریستیم و هنوز گلی نرست ز باغ امیدواری ما
آبی ست خنجر تو که هر لحظه خصم را در جویبار حلق گلی پرورید سرخ