لغت نامه دهخدا
گل بی فرمان.[ گ ُ ل ِ ف َ ] ( اِ مرکب ) یک قسم گلی سرخ رنگ که در مرغزار میروید. گل شقایق. ( از ناظم الاطباء ). گل قرمزی است که در مرغزارها روید و آنرا در ترکی گلی کلنجک ودر عربی شقایق النعمان نامند. ( شعوری ج 2 ورق 323 ).
گل بی فرمان.[ گ ُ ل ِ ف َ ] ( اِ مرکب ) یک قسم گلی سرخ رنگ که در مرغزار میروید. گل شقایق. ( از ناظم الاطباء ). گل قرمزی است که در مرغزارها روید و آنرا در ترکی گلی کلنجک ودر عربی شقایق النعمان نامند. ( شعوری ج 2 ورق 323 ).
یک قسم گلی سرخ رنگ که در مرغزار میروید.
💡 یکی به گرد گلستان خویش سیری کن ببین که یک گل بی صد هزار داغ کجاست؟
💡 عبث مرغ چمن بر آب و آتش میزند خود را گل بیشرم از آغوش خس بیرون نمیآید
💡 همه جانها متحیر که کجا رفت آن یار؟ گنج بی مار کجا شد؟ گل بی خار کجاست؟
💡 این روستا در دهستان گل بی بی قرار دارد و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن (۳۰ خانوار) ۱۰۵ نفر
💡 یک گل بیرنگ دارد عالم پر رنگ و بو کز لطافت هر زمان صد رنگ میآید برون