گردش اسمان

لغت نامه دهخدا

( گردش آسمان ) گردش آسمان. [ گ َ دِ ش ِ س ْ / س ِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) تقدیر. پیش آمد. قضا و قدر:
بدو گفت کز گردش آسمان
بگوآنچه دانی به پرسش ممان.فردوسی.چنین گفت کز گردش آسمان
نیابد گذر مرد نیکی گمان.فردوسی.

جمله سازی با گردش اسمان

چون گردش آسمان نکوخواه من است دیدم رخ آن که بر زمین ماه من است
اگر داری از سنگ و آهن روان بفرسایی از گردش آسمان
مژدهٔ وصل می‌دهد گردش آسمان مرا هیچ نبود از فلک این حرکت گمان مرا
چنین داد پاسخ که تن بی‌زمان که پیش آید از گردش آسمان
از گردش آسمان بباید دانست کونیز بحال خویش سرگردان است
همان ایرج پاک‌دین را بکشت برو گردش آسمان شد درشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
بیتابی یعنی چه؟
بیتابی یعنی چه؟
گودوخ یعنی چه؟
گودوخ یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز