کنستانس دوم

لغت نامه دهخدا

کنستانس دوم. [ ک ُ س ِ دُوْ وُ ] ( اِخ ) پسر کنستانتین اول ( 317 - 361 م. ). وی از سال 351تا 361 امپراطور روم بود و مانند پدرش مسیحیت را درروم گسترش داده و از آن جانبداری کرد. ( از لاروس ).

دانشنامه آزاد فارسی

کُنْسْتانْس دوم (۶۳۰ـ۶۶۸م)(Constans II)
(یا: کنستانس پوگوناتوس) امپراتور بیزانس (حک: ۶۴۱ ـ ۶۶۸م). در ۶۵۵م در نزدیکی سواحل لوکیا از مسلمانان شکست خورد و سوریه، قبرس، رودس و افریقا را به آن ها و ساراسن ها واگذار کرد. در بالکان نیز با اسلاوها جنگید، اما تلاشش برای فتح مجدد ایتالیا در ۶۶۳م نافرجام ماند و در سیراکیوزِ سیسیل به قتل رسید. کنستانس برای فیصله بخشیدن به مناقشات میان پیروان مذهبِ وحدت مشیت و ارتدوکس ها با صدور حکمی هرگونه بحث برسر این موضوع را ممنوع کرد، اما اقدامش نه تنها ثمر نداد، بلکه به درگیری او با پاپ مارتینوس اول و ماکسیموسِ توبه شنو انجامید.

جمله سازی با کنستانس دوم

هدف دوم شورا ادامهٔ اصلاحاتی بود که در شورای پیسا (۱۴۰۹) آغاز شده‌بود. این اصلاحات بیشتر علیه جان وایکلیف و یان هوس و پیروان آنها بود. وایکلیف در ۴ مه ۱۴۱۵ محکوم شد. یان هوس نیز با امان‌نامه‌ای به کنستانس احضار شد و به جرم ارتداد محاکمه شد. سپس به دادگاه غیر دینی تحویل داده شد و دادگاه او را محکوم به مرگ کرد.
فِلاویوس یولیوس کُنْسْتانْتیوس (به لاتین: Flavius Julius Constantius) (زادهٔ ۷ اوت ۳۱۷ - درگذشتهٔ ۳ نوامبر ۳۶۱) ملقب به کنستانتیوس دوم امپراتور روم از ۳۳۷ تا ۳۶۱ بود. او در ابتدا حکومت را به‌طور مشترک با برادرانش کنستانتین دوم (مرگ ۳۴۰) و کنستانس یکم (مرگ ۳۵۰) در اختیار گرفت اما پس از آنها به تنهایی از ۳۵۰ تا ۳۶۱ بر روم فرمان راند.