پرپر زدن

لغت نامه دهخدا

پرپر زدن. [ پ َپ َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول زنان، مردن ِ جوان بی سابقه بیماری یا با بیماری کوتاه. پر و بال زدن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- بهم کوفتن مرغ بالهای خود را بسرعت ( مخصوصا پس ازذبح ). ۲- مردن جوانی ناگهان و بدون کسالت مزمن.

جمله سازی با پرپر زدن

حجاج روحيه اى همچون چنگيز مغول داشت، و از كشتن مخالفان، و پرپر زدن آنها دربرابرش هنگام مرگ لذت مى برد.