پرست مادر

لغت نامه دهخدا

پرستمادر. [ پْرُ /پ ِ رُ ت ِ دِ ] ( فرانسوی، اِ ) نوعی از طیور از تیره گنجشگان دارای نوکی طویل و منحنی در زلاند جدید.

فرهنگ فارسی

نوعی از طیور پاسرو دارای نوکی طویل و منحنی از خانواده ملی فاژیده

جمله سازی با پرست مادر

ج: حضرت ابراهيم (عليه السلام ) در دوران سالمندى و در اواخر زندگى خود در نيايشچنين گفت: ربنا اغفر لى و لوالدى و للمؤ منين يوم يقوم الحساب يعنى پروردگارما، مرا و والد و والده ام را و مؤ منان را روزى كه حسابرسى بر پا مى شود بيامرز. ازاين جا دو مطلب ياد شده استنباط مى شود: يكى آن كه، آزر بت پرست، پدر حضرتابراهيم نبود؛ زيرا آن حضرت بعد از روشن شدن شرك و دشمنى آزر با خدا، از وى تبرىجست و ديگر براى او آمرزش طلب نكرد و مطلب ديگر كه براى والد و والده خويش دردوران پيرى استغفار كرد. معلوم مى شود كه پدر و مادر آن حضرت شايسته طلب آمرزشبوده اند؛ يعنى چونان مؤ منان ديگر، اهل ايمان بودند، نهاهل شرك.
شان نزول ديگرى براى آيه فوق نقل شده كه بى شباهت به شاننزول اول نيست و آن اين كه: زن مسلمانى به نام اسماء در سفر عمرة القضاء در خدمتپيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) بود، مادر و جده آن زن به سراغ او آمدند و ازاو كمكى خواستند، و از آنجا كه آن دو نفر مشرك و بت پرست بودند اسماء از كمك به آنهاامتناع ورزيد، گفت: بايد از پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) اجازه بگيرم زيراشما پيرو آيين من نيستيد، سپس نزد پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمد اجازه خواست، آيه مورد بحث نازل گرديد.