موافقت عملی، که در اصطلاح فقهی به عنوان التزام جوارحی به احکام الهی تعریف میشود، در مقابل موافقت التزامی قرار میگیرد که ناظر بر رضایت قلبی و پذیرش باطنی امر مولا است. به بیان دقیقتر، موافقت عملی عبارت است از امتثال ظاهری و اجرای فیزیکی دستورات و تکالیف الهی توسط اعضا و جوارح مکلف، فارغ از انگیزه درونی او. این سطح از اطاعت صرفاً به انجام دادن عمل مورد نظر شارع محدود میشود؛ خواه این عمل ناشی از باور قلبی و عشق به خداوند باشد (موافقت التزامی)، و خواه صرفاً برای رفع تکلیف ظاهری یا دفع مفسدهای دنیوی صورت پذیرد. این تفکیک میان انگیزه درونی و تحقق بیرونی عمل، یکی از مباحث بنیادین در نظریه تکلیف و تکلیفشناسی در علم اصول فقه محسوب میگردد.
ماهیت حکم فقهی در این باره نشان میدهد که گاهی صرف تحقق عمل، ملاک اصلی تکلیف است، حتی اگر انگیزه الهی در آن دخیل نباشد. به عنوان نمونهای کلاسیک، مسئله دفن میت مطرح میشود که در آن بر مکلف واجب است که جسد متوفی را به خاک سپارد و بدین ترتیب، با امر مولا موافقت عملی نماید. نکته کلیدی در این حکم این است که این وظیفه باید انجام شود، چه مکلف با تمام وجود و با نیت اطاعت خالصانه از دستور خداوند (موافقت التزامی) آن را به انجام رساند و چه صرفاً به دلیل ملاحظات بهداشتی و دفع ضرر ناشی از بوی تعفن جسد، اقدام به دفن کند. در این حالت، صرف انجام فعل (دفن)، مصداق امتثال امر است، زیرا غایت حکم (پاکسازی و دفن میت) محقق گشته است، هرچند انگیزه انجامدهنده، غیر الهی باشد.