من رال

لغت نامه دهخدا

( من رآل ) من رآل. [ م ُ رِ ] ( اِخ ) تلفظ فرانسوی «منترآل » که شهری است به کانادا. رجوع به منترآل شود.

جمله سازی با من رال

اگر عواملی باعث اختلال در شرایط بازی شود به نحوی که در نتیجهٔ رالی تأثیر بگذارد.
کوس یک رانندهٔ اتومبیلهای مسابقه ای بود. او در رقابت‌های اتومبیل تور دو فرانس و رالی مونت کارلو شرکت کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ترکش
ترکش
سیالیت
سیالیت
عزیز
عزیز
چیره
چیره