لغو به خواست مسافر

فرهنگستان زبان و ادب

{cancellation by the traveller} [گردشگری و جهانگردی] فسخ قرارداد سفر یا خدمات گردشگری به خواست مسافر قبل از استفاده از آن

ویکی واژه

فسخ قرارداد سفر یا خدمات گردشگری به خواست مسافر قبل از استفاده از آن.

جمله سازی با لغو به خواست مسافر

در سال ۱۵۶۳، گزیننده آگوستوس ساکسون (زاده ۱۵۲۶-درگذشته ۱۵۸۶) دستور لغو به اصطلاح «لنکلپر» و تشکیل یک اداره پست دربار ساکسون با «پستچی‌های جامه پوش» دائمی با خدمات پستی منظم در مسیرهای ویژه علاوه بر شهر را صادر می‌کند. بعد از آن سرویس پیام رسان در سال ۱۵۷۴ که یکی از این پیام آوران سوار بر اسب به نام سالومون فلگنهاور به عنوان مسئول پست درسدن و بعد آن مسئول اداره پست دربار منتخب می‌گردد.
در واقـع تـمـام حـركـات و خـطـوط زنـدگـى آنـان هـدفـى رادنـبال مى كند، هدفى مفيد و سازنده چرا كه لغو به معنى كارهاى بى هدف و بدون نتيجهمفيد است.
و نيز مستلزم نسبت دادن باطل و سخن لغو به پيامبر اسلام است و نيزباطل و لغو دانستن قرآن عزيزى است كه (لا ياتيهالباطل من بين يديه ولا من خلفه )، همچنين پذيرفتن تمامى احاديث، و با چشم بسته همهرا بشارع اسلام نسبت دادن، مستلزم همان تكذيب و همان نسبت است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال رابطه فال رابطه فال نخود فال نخود استخاره کن استخاره کن