در کنفرانس برلین سالهای ۸۵–۱۸۸۴ قدرتهای اروپایی حوزه آبگیر رودخانه کنگو را به بنیاد خیریه شخصی لئوپلد دوم اختصاص دادند که آرزوهای بزرگی برای گسترش استعماری آنجا داشت. حوزه تحت کنترل لئوپلد دوم بالغ بر دو میلیون و ششصد هزار کیلومتر مربع میشد که در میانه مشکلات مالی توسط کادر مدیریتی از سفید پوستان که از سراسر اروپا انتخاب شده بودند اداره میشد. مستعمره در ابتدا غیر سودده و ناکافی و با وضعیتی نزدیک به ورشکستگی به نظر میرسید اما افزایش شدید تقاضا برای لاستیک طبیعی -که در ناحیه فراوان بود- باعث ایجاد یک تغییر اساسی در استحصال و تولید لاستیک در دهه ۱۸۹۰ گردید. تمامی زمینهای غیر مسکونی ملی اعلام شد و اکثراً به عنوان امتیاز به شرکتهای خصوصی اعطا و تعدادی هم توسط حکومت نگهداری شد. بین سالهای ۱۸۹۱ تا ۱۹۰۶ شرکتها اجازه یافتند تا بدون هیچ دخالت قضایی هرکاری که میخواهند انجام دهند که نتیجه اینکار استفاده از کار اجباری و اجبار خشونتآمیز برای بدست آوردن هر چه پرسودتر لاستیک شد. ارتش شبه نظامی بومی با نام نیروی عمومی برای اعمال قوانین کار ایجاد شد. کارگرانی که از شرکت در برنامه جمعآوری لاستیک خودداری میکردند ممکن بود کشته شوند و تمامی روستای آنها با خاک یکسان شود. مدیران سفیدپوست نیز آزاد گذاشته شده بودند تا سادیسم شخصی خود را بکار گیرند.