قاضی برهان الدی

لغت نامه دهخدا

قاضی برهان الدین. [ ب ُ ن ُدْ دی ] ( اِخ ) احمد ملقب به برهان الدین ومعروف به قاضی برهان. عالمی است ادیب از قبیله چنگیزخان که بعد از تسخیر توقادوسیواس و قیساریه از بلادروم اعلان استقلال داده و قره عثمان نامی از اکابر قبائل ترکمان که در یکی از قشلاقات سیواس خیمه نشین بوده، در هر سالی مالی به حسب تعهد به قاضی برهان میداد،تا آنکه از پرداخت آن مقرری تخلف ورزیده و قاضی نیزبه همین جهت حمله متهورانه نموده و به سال 795 هَ. ق. مقتول و تمامی متصرفات او بدون جنگ و محاربه به یلدیریم بایزیدخان چهارمین سلطان عثمانی ( 791 - 804هَ. ق. ) مسلم گردید. رجوع به لغات تاریخیة و جغرافیة ترکی ج 2 ص 103 و ریحانة الادب ج 3 ص 263، 264 شود.
قاضی برهان الدین. [ ب ُ ن ُدْ دی ] ( اِخ ) محمد هروی. رجوع به قاضی هروی شود.

جمله سازی با قاضی برهان الدی

این نوع شعرترکی را اولین بار قاضی برهان‌الدین سروده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
آبان
آبان
دیوث
دیوث
سپور
سپور
چلاق
چلاق