قابلیت قسمت

لغت نامه دهخدا

قابلیت قسمت. [ ب ِ لی ی َ ت ِ ق ِم َ ] ( ترکیب اضافی، اِمص مرکب ) قابل انقسام بودن. قابلیت تقسیم. قابلیت تجزیه ( اصطلاح ریاضی و فلسفه ).

فرهنگ فارسی

قابل انقسام بودن قابلیت تقسیم

جمله سازی با قابلیت قسمت

💡 به دلیل مرغوب بودن خاک و قابلیت تبدیل سریع به فضای سبز مناسب و کاشت انواع درختان، توسعه و تکمیل این پارک، از سال‌های گذشته یکی از اهداف شهرداری تبریز بوده است؛ ولی به دلیل وسعت زیاد این منطقه و زیر کشت بودن قسمت‌هایی از این پارک (سیفی کاری)، مشکل تملک، تأمین اعتبار و سایر هزینه‌ها باعث شده است تا روند تکمیل این پارک به کندی پیش برود.

💡 قله‌ی گرگش، یکی از قلل اصلی رشته‌کوه زاگرس در قسمت شمالی شهر برکات زیادی را برای منطقه و حتی مناطق هم‌جوار به ارمغان آورده است؛ ازجمله ایجاد استثنای اقلیمی در میانه‌ی مناطق کویری کاشان و بیابانی برخوارومیمه که به‌واسطه‌ی نگه ‌داشتن ابرها و سامانه‌های بارشی توسط این کوه، ناحیه‌ای خوش آب‌وهوا با قابلیت‌های مختلف گیاهی و جانوری و سفره‌های زیرزمینی غنی از آب ایجاد کرده است.

💡 بسیاری از تلسکوپ‌های موجود در ماهواره‌ها از چندین نسخه ردیاب یا آمیخته‌ای از سیستم‌های مختلف ردیاب تلسکوپ تشکیل شده‌اند که قابلیت‌های آن‌ها توانایی یکدیگر را، یا قسمت‌های ثابت یا جداشدنی دیگر را، افزایش داده یا تکمیل می‌کند (مانند فیلترها، طیف‌سنج‌ها) که بر کارایی‌های این ابزار می‌افزاید.