لغت نامه دهخدا
ساحل گاه. [ ح ِ ] ( اِ مرکب ) ساحل. کنار دریا. کنار رود:
ازین گردابه چون باد بهشتی
بساحلگاه قطب آورده کشتی.نظامی.رجوع به ساحل شود.
ساحل گاه. [ ح ِ ] ( اِ مرکب ) ساحل. کنار دریا. کنار رود:
ازین گردابه چون باد بهشتی
بساحلگاه قطب آورده کشتی.نظامی.رجوع به ساحل شود.
( اسم ) کنار دریا ساحل.
💡 موج اگر گاهی به ساحل می کشاند خویش را می کشد میدان که دریا را در آغوش آورد
💡 کیش جین (jaina) مانند آئین بودایی در آغاز پیدایش خود سازمانی رهبانی بودهاست که به تهذیب اخلاق میپرداخته و از طریق ترحم و گرامی داشتن حق حیات و پرهیز کاری و امساک میخواستهاست از اقیانوس «سامسارا» بگذرد و به ساحل آرامش ابدی راه یابد. و به همین جهت، قدیسین و فرزانگان این آئین را «تیرتامکار» (tirthankara) میگفتهاند، یعنی کسانی که گذر گاهی (thirtha) برای عبور از دریای «سامسارا» پیدا کردهاند.
💡 وصل دادیم شوق را افسرده سازد زان چو موج گاه گاهی از دل دریا به ساحل می رویم
💡 مرغان آسمان در هوای منند و وحوش صحرا در سودای من صیادان گاه چون دام در جستجوی من با هزار دیده، و گاه چون شست از بار آرزومندی من با پشت خمیده این بگفت و راه قعر دریا برداشت و غوک را بر ساحل تنها بگذاشت.
💡 در دورهٔ بیزانس، کل این منطقه (شامل سوریه، فلسطین، سامره و ایالت جلیل) دوباره پلستینا نام گرفت و بین دیوسس اول و دوم تقسیم شد. بیزانسیها همچنین سرزمینی شامل نگو، سینا و ساحل غربی شبه جزیره عرب را پلستینا سالوتریس نامیدند که گاهی پلستینای سوم نامیده میشد. از دورهٔ بیزانس، مرزهای بیزانسی پلستینا (اول و دوم) برای اشاره به منطقهٔ جغرافیایی بین رودخانهٔ اردن و دریای مدیترانه به کار رفتهاست.
💡 دیده شده که گاهی نهنگهای بزرگتر هم بازی میکنند؛ برای نمونه نهنگ شکار جنوبی دم خود را بالای آب میآورد و برای مدت طولانی به همین شکل باقی میماند. به این کار نهنگ «دریانوردی» گفته میشود. به نظر، این رفتار نهنگ نوعی بازی است و بیشتر در نزدیکی ساحلهای آرژانتین و آفریقای جنوبی دیده میشود. دیده شده که نهنگ گوژپشت هم چنین رفتاری انجام دهد.