روفت گر

لغت نامه دهخدا

روفت گر. [ گ َ ] ( ص مرکب ) روفته گر. سپور. رفتگر. شوله روب. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به رفتگر شود.

فرهنگ فارسی

یا روفته گر. سپور. رفتگر. شوله روب

جمله سازی با روفت گر

به سلطانی چو شه نوبت فرو کوفت غبار فتنه از گیتی فرو روفت
فتادن هر کجا می خواست پایش نسیم از شاخ گل می روفت جایش
او گمان دارد که با من جور کرد بلک از آیینهٔ من روفت گرد
کسی کو از کله خس زیر پا روفت بباید کفش بر سر محکمش کوفت
کرد نادیده و در خانه بکوفت کای کنیزک چند خواهی خانه روفت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
بیتابی یعنی چه؟
بیتابی یعنی چه؟
اسرار کردن یعنی چه؟
اسرار کردن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز