ذ اله

لغت نامه دهخدا

( ذآلة ) ذآلة. [ ذُ ل َ ]( ع اِ ) گرگ. ذئب. ج، ذئلان، ذؤُلان. || ( اِخ ) نام مردی است. و رجوع به ذوءاله و ذوءالة شود.

فرهنگ فارسی

( ذ آله ) گرگ.

جمله سازی با ذ اله

💡 یکی گنجست کان ذات الهی است هر آنکو یافت او را پادشاهیست

💡 وَ اَنا یا الهی عَبْدُکَ الَذی اَمَرْتَهُ بالدُعآءْ فَقالْ لَبَیْکَ وَ سَعْدَیْکْ‌ها اَناَ ذا یا رَبِ مَطروحُ بَیْنَ یَدَیْکْ

💡 فیلم در ایالتی اشغال‌شده در قسمت آلمانی ایتالیا (سالو) در سال ۱۹۴۴ می‌گذرد. فیلم به تقلید از کمدی الهی دانته به چهار بخش ورودی جهنم، محفل هوس، محفل مدفوع و محفل خون تقسیم شده است.

💡 چه لطف است‌اله اله با کفی خاک که بربستی سر چرخش به فتراک

💡 نیست آسان بحر را در کوزه پنهان ساختن عارفان را دل به اسرار الهی می تپد

💡 درست همان‌طور که گل‌ها و درختان به سوی نور خورشید رشد و نمو می‌کنند و از تابش آفتاب زندگی می‌یابند فرد بهایی در هنگام نماز قلب خود را به سوی مظهر ظهور الهی یعنی بهاءالله متوجه می‌سازد و روی خود را در طی نماز به جایی که تربت ایشان بر این کره زمین می‌باشد به عنوان نماد یک حقیقت باطنی برمی‌گرداند..