خوش اداب

لغت نامه دهخدا

( خوش آداب ) خوش آداب. [ خوَش ْ / خُش ْ ] ( ص مرکب ) رسم و آداب دان. مؤدب. خوش رفتار. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( خوش آداب ) رسم و آداب دان مودب

جمله سازی با خوش اداب

نظام خوشه پروین گسسته بادچنانک گسست نظم من از دوستان خوش آداب