خرس به رقص در

لغت نامه دهخدا

خرس به رقص درآوردن. [ خ ِ ب ِ رَ دَ وَ دَ ] ( مص مرکب ) خرس را برقص واداشتن. کنایه از واداشتن کسی به اَعمال مضحک.

جمله سازی با خرس به رقص در

برشکن شاخهٔ‌ آزادی و چون گاو بخور برفکن ریشهٔ مشروطه و چون‌ خرس به‌ خواب
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، برخی حمایت‌ها در پارلمان روسیه به دلیل داشتن خرس به عنوان نشان ملی روسیه با پیشنهاد دهندگان اظهار که «روسیه به هر حال در جهان با خرس مشخص می‌شود».
زمستان معمولاً سردترین فصل سال است. در این فصل، در برخی نواحی، دمای هوا به زیر صفر درجهٔ سانتیگراد و در کشوری مانند روسیه حتی تا -۵۱ سانتی‌گراد نیز می‌رسد. در زمستان برخی جانوران مانند خرس به خواب زمستانی می‌روند و در فصل بهار دوباره زندگی را از سر می‌گیرند.
خرس به اون اصلاً اعتنایی نکرد و با یک ضربه او را از پای درآورد؛ و بعد از مرگ جن، خرس تبدیل به شاهزاده‌ای شد، خواهرها با تعجب به هم می‌نگریستند که شاهزاده گفت تعجب نکنید، این جن، مرا طلسم کرده بود و سنگ جادویی مرا نیز دزدیده بود، و با مرگ او من دوباره به شکل اول خودم برگشتم. شاهزاده با سفید برفی ازدواج کرد و البته سرخ رز هم با برادر شاهزاده ازدواج کرد و به خوبی خوشی زندگی کردند.
این جشنواره هر ساله جایزه خرس طلایی و خرس نقره‌ای را به برگزیدگان بخش اصلی اهدا می‌کند. خرس به‌عنوان نمادی از شهر برلین شناخته می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال جذب فال جذب فال لنورماند فال لنورماند فال عشق فال عشق