خاش خش

لغت نامه دهخدا

خاش خش. [ خ َ ] ( اِ مرکب، از اتباع ) این لغت از توابع است و معنی آن خاش ریزه باشد. ( فرهنگ جهانگیری ).

فرهنگ فارسی

این لغت از توابع است و معنی آن خاش ریزه باشد.

جمله سازی با خاش خش

💡 حسن‌آباد (خاش)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان خاش در استان سیستان و بلوچستان ایران است.

💡 خوکی (خاش)، روستایی از توابع بخش ایرندگان شهرستان خاش در استان سیستان و بلوچستان ایران است.

💡 سیرود (خاش)، روستایی از توابع بخش ایرندگان شهرستان خاش در استان سیستان و بلوچستان ایران است.

💡 سرحد ناحیهٔ شمالی را تشکیل می‌دهد و شامل مناطق، خاش و زاهدان(دزآپ) میرجاوه و شهرستان تفتان می‌باشد.

💡 بلال‌آباد (خاش)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان خاش در استان سیستان و بلوچستان ایران است.