خاتون کث

لغت نامه دهخدا

خاتون کث. [ ک َ ] ( اِخ ) شهرکی است خرد [ از ماوراءالنهر بچاچ ] و آبادان و بارگاه سغد و سمرقند است و آن فرغانه و ایلاق است نزدیک دیمعان کث. ( حدود العالم ص 70 ).

فرهنگ فارسی

شهرکیست خرد و آبادان و بارگاه سغد و سمرقند است و آن فرغانه و ایلاق است نزدیک دیمعان کث.

جمله سازی با خاتون کث

خاتون خلد و رابعه روزگار کو؟ او در گل و شما ز چه در سبز گلشنید؟
زلف خاتون ظفر شیفتهٔ پرچم توست دیدهٔ فتح ابد عاشق جولان تو باد
نیمشب شاهی ز بستر شد به پای رفت و خاتون را به بستر کرد جای
خدیجه خاتون، روستایی است از توابع بخش سلفچگان شهرستان قم در استان قم ایران.
به بزم ساقی تو هست زاده خاتون به رزم یاور تو هست بچه خاقان