تنک روزی

لغت نامه دهخدا

تنک روزی. [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ ] ( ص مرکب ) کسی که معاش و وجه گذران وی اندک باشد. ( ناظم الاطباء ):
من آن حریف تنک روزیم که چون مه عید
تمام دور نشاطم به یک پیاله گذشت.؟

فرهنگ فارسی

کسیکه معاش و وجه گذران وی اندک باشد.

جمله سازی با تنک روزی

چه سود ار تنک شکر شد دهانش که یک شکر ازان روزی ما نیست
بچشم کم مبین ای عیبجو اشک نیاز من که اندک اندک این آب تنک جیحون شود روزی
سعی روزی‌کاهش است ای بیخبر چشمی بمال آسیاها شد درین سودا تنک‌تر از سفال
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اندر یعنی چه؟
اندر یعنی چه؟
بی عرزه یعنی چه؟
بی عرزه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز