تل قاتل
فرهنگ فارسی
جمله سازی با تل قاتل
یک گزارشکر مقالهای چاپ میکند در مورد قاتلی که مردم را قصابی میکند و خودش تحقیقات را شروع میکند و …
کلکش ادیب عقل است هین، ای ادیب بی مغز تیغش طبیب ملک است هان، ای طبیب قاتل
به تیغ از دامنش کوتاه اگر شد دست من، شادم که خون بیگناهان دست از قاتل نمی دارد
دو عالم را جزای قاتل من ده خدای من که بس باشد همین ذوق شهادت خون بهای من
یک قاتل دست و پا چلفتی پس از دزدیدن کتابی پر از شماره تلفن و قتل سه نفر فرار میکند.
چه منتها ز تیغ اوست، بر گردن، شهیدان را تو ای خون بحل، از دامن قاتل چه میخواهی؟