ترازو داری

لغت نامه دهخدا

ترازوداری. [ ت َ ] ( حامص مرکب ) عمل ترازودار. شغل کسی که در دکانها و کاروانسراها و جز آنها کار توزین اشیاء را بعهده دارد:
نسیمش در بها همسنگ جان بود
ترازوداری زلفش بدان بود.نظامی.

فرهنگ فارسی

عمل ترازو دار شغل کسیکه در دکانها و کاروانسراها و جز آنها کارتوزین اشیائ را بعهده دارد.

جمله سازی با ترازو داری

اگر سنگ کمی داری ترازو را فلاخن کن که اینجا محتسب پیوسته در بازار می‌گردد