افتاب جبین

لغت نامه دهخدا

( آفتاب جبین ) آفتاب جبین. [ ج َ ] ( ص مرکب ) صاحب جبین تابان.

فرهنگ فارسی

( آفتاب جبین ) صاحب جبین تابان

جمله سازی با افتاب جبین

💡 خواهی نریزد از مژه ات اشک آتشین در روی آفتاب جبینان نظر مکن

💡 بسان سایه مر آن ترک آفتاب جبین به هرکجاکه شدم می‌دویدم از دنبال

💡 چو صبح یک دو نفس کز حیات من باقی است به آفتاب جبینان نثار خواهم کرد

💡 ماه رویی و آفتاب جبین آدمی‌زاده کسی ندید چنین