مفسر برجستهٔ قرن ششم هجری، جمالالدین ابوالفتوح رازی، در مقدمهٔ تفسیر گرانسنگ خود، با اشاره به اسامی و اوصاف قرآن کریم، تعداد چهل و سه نام را برای این کتاب آسمانی برمیشمارد که اغلب آنها جنبهٔ توصیفی دارند. این امر نشاندهندهٔ عمق نگاه مفسران مسلمان به ابعاد گوناگون قرآن و جایگاه رفیع آن در اندیشههای اسلامی است. در مقابل، مفسر بزرگ دیگری مانند طبرسی در اثر مشهور خود، مجمعالبیان، به ذکر چهار نام اصلی قرآن، یعنی قرآن، فرقان، کتاب و ذکر بسنده کرده است که این رویکرد، تفاوت در شیوههای تفسیری و اولویتهای مفسران در برجستهسازی مفاهیم را نمایان میسازد.
در ادامه، بدرالدین زرکشی، دانشمند نامدار علوم قرآنی، در تحقیقات خود اشاره میکند که عالمی به نام حرالی، کتابی مستقل در این زمینه تألیف کرده و بیش از نود نام یا وصف برای قرآن کریم احصا نموده است. این اثر، گویای گستردگی مفاهیم و ویژگیهای بینظیر قرآن است که هریک از اسامی، جلوهای از جنبههای هدایتگر، معرفتی و ادبی این کتاب مقدس را تبیین میکند. همچنین از قاضی عزیزی، پنجاهوپنج نام و عنوان برای قرآن نقل شده که در مقایسه با فهرست ابوالفتوح رازی، چهلوسه مورد ابتدایی آن مشترک است و این اشتراک، حاکی از توجه ویژهٔ مفسران به مجموعهای از اوصاف ثابت و کلیدی در توصیف قرآن میباشد.
بدین ترتیب، تنوع و تعدد اسامی و اوصاف قرآن، نه تنها نشاندهندهٔ عظمت و جامعیت این کتاب آسمانی است، بلکه بیانگر نگاه ژرف و چندبُعدی اندیشمندان اسلامی به مفاهیم والای آن در طول سدههای مختلف میباشد. این نامها، هرکدام دریچهای به سوی درک بهتر معارف قرآنی گشوده و در حقیقت، بازتابی از جنبههای هدایت، نورانیت، حکمت و جاودانگی کلام الهی هستند.