اذوغه

لغت نامه دهخدا

( آذوغه ) آذوغه. [ غ َ / غ ِ ] ( اِ ) رجوع به آذوقه شود.

جمله سازی با اذوغه

نجواگرها آذوغه‌های مردم الکساندریا را به آتش کشیدن و مردم با مشکل آذوقه رو به رو شدن و افرادی همچون دریل، کارول، پدر گابریل، آرون و… به دنبال آذوقه می‌گردند و همه آنها در این راه با مشکلاتی رو به رو می‌شوند..
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
داشاق
داشاق
گوت
گوت
ویو
ویو