اختر پی افکندن

لغت نامه دهخدا

اختر پی افکندن. [ اَ ت َ پ َ / پ ِ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) فال زدن. تفأل کردن:
چو آن پوست بر نیزه بر دید کی
بنیکی یکی اختر افکند پی.فردوسی.و رجوع به اختر شود.

فرهنگ فارسی

فال زدن

جمله سازی با اختر پی افکندن

💡 تاریخ‌نویس باستان تیتوس لیویوس بر آن بود که رومولوس (بنیانگذار شهر روم) یکصد تن از خانواده‌های قبیله خود را برگزیده بود تا او را در پی افکندن رم یاری کنند و شورا یا سنای وی را تشکیل دهند اینان را بعدها پاترس (پدران) نامیدند. نظریه جدید پاتریسی‌ها را کشورگشایانی بیگانه، شاید سابینی، برمی‌شمرد که بر لاتیوم هجوم آوردند و از آن پس بر پلبها یا پلبینها یا توده مردم (به عنوان طبقه پست‌تر) حکومت راندند. پاترسینها از خانواده‌هایی فراهم می‌آمدند که در پرتو فرادستی اقتصادی یا نظامی بهترین زمینها را به چنگ آورده و برتری کشاورزی خود را به سروری سیاسی مبدل کرده بودند. از این طایفه‌های پیروز تا پنج قرن سرداران و کنسولان رومی برمی‌خاستند و برای روم قانون می‌نهادند. سومین گروه اکوایتسها (شهسواران) بودند نزدیک‌ترین کسان به پاتریسین‌ها در ثروت، اما بسی فرودست تر از ایشان در نیروی سیاسی برخی چندان ثروت داشتند که توانستند به سنا راه یابند. زیر دست تر ازهمه برده‌ها بودند.