احمد بن محمد ثعالبی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ثَعالِبی، ابواسحاق احمد بن محمد، مفسر و محدث و مُقْری و واعظ نیشابوری قرن چهارم و پنجم می باشد.
← اختلاف در ثعلبی و ثعالبی
از سوانح زندگی ثعلبی اطلاع چندانی در دست نیست.وی، چنان که خود گفته، از کودکی فراگیری علم تفسیر را آغاز کرد و بخش اعظمی از دوره جوانی اش را به تعلم نزد استادان این علم گذراند و از شمار زیادی از محدثان حدیث شنید، از جمله از برخی محدّثان مشهور نیشابور نظیر ابومحمد حسن بن احمد مَخلَدی (متوفی ۳۸۹)، ابوطاهر محمد بن فضل بن خُزَیمه (متوفی ۳۸۷)، احمد بن محمد خَفّاف (متوفی ۳۱۵) و یحیی بن اسماعیل ابوزکریای حربی (متوفی ۳۹۴).همچنین قرائات را نزد بزرگانی چون ابوبکر بن مهران مقری (متوفی ۳۸۱) و ابوبکر محمد بن احمد طرازی (متوفی ۳۸۵) آموخت.
فراگیری علم حدیث
بررسی آثار ثعلبی نشان می دهد که وی استادان متعدد دیگری نیز داشته که احادیث و روایات فراوانی از آنان نقل کرده است، نظیر ابوبکر محمد بن عبداللّه جَوْزَقی (متوفی ۳۸۸). تراجم نگاران، ثعلبی را در علم به تفسیر و قرائات و عربی دانی و فن وعظ ستوده و او را در نقل حدیث، ثقه دانسته اند، اگرچه نقل برخی احادیث در تفسیر وی، انتقادهای زیادی را متوجه او کرده است.
فقیه بودن ثعلبی
...

جمله سازی با احمد بن محمد ثعالبی

💡 در تفسير عياشى خالد بن نجيع از جعفر بن محمد (عليهما السلام ) روايت كرده كه درذيل آيه (الا بذكر اللّه تطمئن القلوب ) فرمود: به محمد بن عبداللّه (صلى اللّهعليه و آله و سلم ) نيز قلوب طمانينه مى يابند، چون او ذكر خدا و حجاب خداست.

💡 و در خصال از يونس بن ظبيان روايت كرده كه گفت: امام صادق جعفر بن محمد (عليهالسلام ) فرمود: مردم خداى را سه گونه عبادت مى كنند، يك طبقه او را به خاطر رغبتى

💡 محمد سعید بن محمد مفید قمی معروف به قاضی سعید قمی (۱۰۷۱–۱۰۱۲ خورشیدی) فیلسوف، مجتهد، مرجع تقلید شیعه و محدث قرن دوازدهم هجری بود. وی یکی از فیلسوفان مکتب قم است.

💡 و در حـديثى از امام صادق جعفر بن محمد (عليهم السلام ) مى خوانيم: من كان يدمن قرائة والنجم فى كل يوم، او فى كل ليلة، عاش محمودا بين الناس، و كان مغفورا له و كان محببابين الناس:

💡 اين دوره را، دوره، (غيبت صغرى ) مى نامند، و با رحلت على بن محمد سيمرى (ره ) غيبتشروع شد و هنوز ادامه دارد (شرح دربحار، ج 51، ص 344، به بعد)

💡 عن حمزة بن محمد قال: كتبت الى الحسن عليه السلام اساءله عن الجسم و الصورة فكتبعليه السلام سبحان من ليس كمثله شى ء لا جسم و لا صورة.توحيد / 97