احتجاج به انجیل

در قرآن کریم، ایمان به پیامبران پیشین و کتاب‌های آسمانی که بر آنان نازل شده است، امری واجب شمرده شده و تکریم و احترام به آنان، بخشی جدایی‌ناپذیر از باورهای دینی محسوب می‌گردد. بر این اساس، هتک حرمت و بی‌احترامی به این شخصیت‌های والامقام، عملی حرام و ناپسند است. قرآن با صراحت، مؤمنان را به باور داشتن تمامی پیامبران الهی بدون هیچ تفاوتی میان آنان فرا می‌خواند.

یکی از نمونه‌های روشن این موضع‌گیری، پاسخ قرآن به ادعای نادرست برخی از مسیحیان مبنی بر پیروی حضرت ابراهیم(ع) از آیین مسیحیت است. خداوند متعال در آیات قرآن، با استدلالی متقن و تاریخی، این ادعا را باطل می‌شمارد و خطاب به اهل کتاب می‌فرماید: «یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِی إِبْرَاهِیمَ وَمَا أُنزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنجِیلُ إِلَّا مِن بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ»؛ ای اهل کتاب! چرا دربارهٔ ابراهیم مجادله و گفت‌وگو می‌کنید، در حالی که تورات و انجیل، پس از او نازل شده‌اند؟ آیا نمی‌اندیشید؟

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] احتجاج به انجیل (قرآن). اعتقاد به پیامبران گذشته و نیز کتب آسمانی نازل شده بر آنان و احترام ایشان واجب و هتک حرمت آنان حرام است.
خداوند بر بطلان ادعای نصرانی بودن ابراهیم علیه السّلام از سوی مسیحیان، به نزول انجیل پس از ابراهیم علیه السلام احتجاج کردند.«یـاهل الکتـب لم تحآجون فی ابرهیم ومآ انزلت التورلـة والانجیل الا من بعده افلاتعقلون»؛ ای اهل کتاب ! چرا درباره ابراهیم، گفتگو و نزاع می کنید (و هر کدام، او را پیرو آیین خودتان معرفی می نمایید)؟! در حالی که تورات و انجیل، بعد از او نازل شده است! آیا اندیشه نمی کنید؟!
تفسیر آیه
در ادامه بحثهای مربوط به اهل کتاب در این آیات روی سخن را به آنها کرده، می فرماید:" ای اهل کتاب! چرا در باره ابراهیم به گفتگو و نزاع می پردازید (و هر کدام او را از خود می دانید) در حالی که تورات و انجیل بعد از او نازل شده (و دوران او قبل از موسی علیه السّلام و مسیح علیه السّلام بود) آیا اندیشه نمی کنید؟" (یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِی إِبْراهِیمَ وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ وَ الْإِنْجِیلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ). «ما کان ابرهیم یهودیا ولا نصرانیا...»؛ ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی؛ بلکه موحّدی خالص و مسلمان بود؛ و هرگز از مشرکان نبود.
تفسیر آیه
باید توجه داشت که واژه" حنیفا" از ماده" حنف" (بر وزن انف) به معنی شخصی یا چیزی است که تمایل به سویی پیدا کرده و در زبان قرآن به کسی گفته می شود که از آئینهای باطل به سوی آئین حق متمایل شده است.در اینجا خداوند ابراهیم علیه السّلام را به عنوان حنیف توصیف نموده، زیرا او بود که پرده های تقلید و تعصب را درید، و در زمان و محیطی که غرق بت پرستی بود هرگز در برابر بت سجده نکرد.ولی از آنجا که بت پرستان زمان جاهلیت عرب، نیز خود را بر دین حنیف ابراهیم علیه السّلام معرفی می کردند، و این سخن به قدری شایع شده بود که یهود و نصاری آنها را حنفاء می گفتند (به این ترتیب حنیف درست معنایی بر ضد معنای اصلیش پیدا کرده بود، و با بت پرستی مرادف شده بود) خداوند پس از توصیف ابراهیم علیه السّلام به عنوان حنیف و مسلم، می فرماید: " او هرگز از مشرکان نبود" (و ما کان من المشرکین).تا هر گونه ارتباطی میان ابراهیم و بت پرستان عرب را نفی کند.
← سؤال
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فاک
فاک
تراشیدن
تراشیدن
کس کش
کس کش
تعامل
تعامل