ابن طریق

لغت نامه دهخدا

ابن طریق. [ اِ ن ُ طَ ] ( ع اِ مرکب ) دزد. سارق. راهزن. رهزن. ره بُر. راهبُر.

فرهنگ فارسی

دزد سارق

جمله سازی با ابن طریق

💡 عبدالحسین زرین‌کوب هم بر اثرگذاری ابن عربی بر حافظ باور دارد، اما از طریق فخرالدین عراقی.

💡 ایدل نمود ابن یمین راه حق بتو گر غیر این طریق صواب آیدت خطاست

💡 صوفی ابن‌الوقت باشد ای رفیق نیست فردا گفتن از شرط طریق

💡 پزشکی سنتی قرون وسطایی در عصر طلایی اسلام، نظریه مزاج‌شناسی را از طب یونانی-رومی، و به ویژه از طریق کتاب ایرانی دانشمند همه چیز دان ابن سینا «قانون پزشکی» (۱۰۲۵)، پذیرفته‌است.