زارهشت

لغت نامه دهخدا

زارهشت. [ هَُ ] ( اِخ ) زردشت آتش پرست باشد. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). رجوع به زردشت شود.

جمله سازی با زارهشت

بیشتر از ده شکل برای نام زرتشت در زبان فارسی موجود است. زارتشت، زارهشت، زرادشت، زارهوشت، زردهشت، زراتشت، زرادشت، زرتهشت، زرهتشت، زره‌دست و زره‌هشت از این قبیل است ولی او خود را در گاتها زَرَثُشْتَره می‌نامد. در اوستا «زَرَثُشترَه» (𐬰𐬀𐬭𐬀𐬚𐬎𐬱𐬙𐬭𐬀 Zaraϑuštra) است. در متون پهلوی نام وی به صورت زَردُ(خ‍)‍شت (نویسه‌گردانی: zltw(h)št)‏ یا زراتوشت یا زرتوشت آمده و منابع عربی نام پیامبر مزدیسنا را "زرادشت" ضبط کرده‌اند. نام زرتشت در زبان فارسی گونه‌های مختلفی مانند زردهشت یا زردشت را نیز شامل می‌شود. در یونانی وی را زورُئَستریس (Ζωροάστρης Zōroastrēs) می‌خواندند که امروز در زبان‌های غربی نام زرتشت از همین ریشه یونانی‌اش اخذ شده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال قهوه فال قهوه فال اوراکل فال اوراکل فال آرزو فال آرزو