لغت نامه دهخدا
دهبزان.[ دِ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جلگه افشار بخش اسدآباد شهرستان همدان. واقع در 8هزارگزی جنوب قصبه ٔاسدآباد. سکنه آن 595 تن می باشد. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
دهبزان.[ دِ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جلگه افشار بخش اسدآباد شهرستان همدان. واقع در 8هزارگزی جنوب قصبه ٔاسدآباد. سکنه آن 595 تن می باشد. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
💡 وی از آن دسته باستان شناسانی است که به تعاملات بینالمللی معتقد است و مهمترین پروژه ای که به صورت مشترک با همکاری دانشگاههای بوعلی سینا، ردینگ و یوسی ال (انگلستان) انجام شد، سرپرستی پروژه را بر عهده داشت. همچنین وی دارای حدود صد مقاله و پژوهشگر عرصه باستانشناسی که در دهها محوطه مهم به عنوان عضو گروه کاوش و سرپرست به فعالیت پرداختهاست. از جمله مهمترین این محوطهها میتوان به تپه شیخی آباد، تپه هگمتانه، تپه پیسا، تپه بابا کمال، معبد آناهیتا کنگاور، بندیان درگز، تپه دهبزان اسدآباد، تپه جلوآسیاب سد تالوار، تپه سرگنداب سیمره، تپه سیرم شاه و چندین تپه باستانی دیگر، میتوان اشاره داشت. علاوه بر این؛ از بدو تأسیس گروه باستانشناسی در دانشگاه بوعلی سینا، وی سرپرستی و هدایت دهها پروژه بررسی و شناسایی باستانشناسی در استانهای همدان، کرمانشاه، ایلام، کردستان و زنجان را بر عهده داشت.