حفله

لغت نامه دهخدا

( حفلة ) حفلة. [ ح َ ل َ ] ( ع اِ ) انبوهی و بسیاری. ( غیاث ). حفل. || اخذ للامر حفلته؛ کوشش کرد در کار.

فرهنگ فارسی

جمعیت، انجمن
انبوهی و بسیاری

جمله سازی با حفله

عبدالامیر ادریس آموزش دیدگان زیادی از جمله عباس سحاگی و [[ضاحی الاهوازی]] و... دارد که همیشه آنها را با خود به حفله برده و به آنان فن خوانندگی عربی اهوازی یاد میداد.