بلهقه

لغت نامه دهخدا

( بلهقة ) بلهقة. [ ب َهََ ق َ ] ( ع مص ) به طمع افکندن و فریفتن: لاتغرکم بلهقته فما عنده خیر. ( از ذیل اقرب الموارد از تاج ).

جمله سازی با بلهقه

حاطب بن ابى بلهقه كه از اصحاب رسول خدا(ص ) بود، روى هميناحتمال نامه اى به مكيان نوشت و آنها را در جريان كار گذاشت. نامه را به وسيلهكنيزكى ارسال داشت. پيغمبر اكرم (ص )، على (ع ) را احضار كرد و چند نفر را با اوهمراه نمود و فرمود برويد در سرزمين (خاخ ). درداخل باغى، زنى را مى بينيد كه حامل نامه اى است براى سران قريش. نامه را از اوبگيريد و خودش را رها كنيد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال کارت فال کارت فال انبیا فال انبیا