الولد سر ابیه

لغت نامه دهخدا

الولد سر ابیه. [ اَل ْ وَ ل َ دُ س ِرْ رُ اَ ] ( ع جمله اسمیه ). رجوع به ولد شود.

جمله سازی با الولد سر ابیه

از یک اشکم چون رسد حر و سفیه چون یقین شد الولد سر ابیه
شعله می‌زد آتش جان سفیه که آتشی بود الولد سر ابیه
بهر این فرمود آن شاه نبیه مصطفی که الولد سر ابیه