افسانه پرسیدن

لغت نامه دهخدا

افسانه پرسیدن. [ اَ ن َ / ن ِ پ ُ دَ ] ( مص مرکب ) افسانه خواستن. طلب کردن افسانه را:
زند چون تکیه بر بالین ز من افسانه می پرسد
به این تقریب احوال دل دیوانه می پرسد.شفائی اصفهانی ( از ارمغان آصفی ).

فرهنگ فارسی

افسانه خواستن طلب کردن افسانه را

جمله سازی با افسانه پرسیدن

به ذوق حرف و صوت پوچ خلقی رفته است از خود دماغ خوابناکان باید از افسانه پرسیدن