ارغیانی

لغت نامه دهخدا

ارغیانی. [ اِ ] ( ص نسبی ) منسوب به ارغیان و رجوع به ابوالفتح سهل بن احمدبن علی ارغیانی و انساب سمعانی و معجم البلدان و ابن خلکان و روضات الجنات ص 325 شود.

جمله سازی با ارغیانی

💡 در قرن سوم هجری ابن رسته(۲۹۰ ه‍.ق) ارغیان را یکی از ۱۳ رستاق تابع نیشابور دانسته کمی بعد از ابن رسته در قرون سوم و چهارم هجری و ابوعبدالله حاکم نیشابوری تعداد ولایت‌های نیشابور را ۱۲ عدد دانسته که عبارتند از: ولایت بیهق، ولایت جوین، ولایت اسفراین، ولایت خبوشان، ولایت ارغیان، ولایت پشت،ولایت رخ، ولایت زوزن، ولایت خواف،ولایت ازقند،ولایت جام، ولایت باخرز و ولایت جاجرم و از ارغیان به صورت یک ولایت که به کثرت علما و کبار مشهورمی باشد یاد کرده‌است. به اذعان اکثر منابع یکی از مهم‌ترین مراکز تربیت مشاهیر و دانشمندان جهان اسلام در سده‌های سوم و چهارم هجری ولایت ارغیان بوده که از جمله آن‌ها می‌توان به ابو عمرو محمد بن احمد بن جعفر بن احمد بن سیار مؤذن ارغیانی، ابو عمره بن مسیب بن ابی عبدلله محمد بن مسیب بن اسحاق بن عبدلله بن اسماعیل بن ادریس ارغیان، ابواحمد ارغیانی و محمد بن المسیب اشاره کرد.

💡 این بنا با توجه به نوع معماری و منابع تاریخی که به آن اشاره شده در زمان نادر افشار توسط شخصی به نام صفی خان بغایری در سال‌های ۱۱۴۰ تا ۱۱۴۵ ساخته شده و در دوره‌های بعدی توسط حاج عبدالله ارغیانی در سال ۱۳۴۴ شمسی تعمیر شد. دربارهٔ وجه تسمیه آن با توجه به منابعی که اشاره شده به آب انباری معروف است.