اتشه

لغت نامه دهخدا

( آتشه ) آتشه. [ ت َ ش َ / ش ِ ] ( اِ ) برق. آدرخش.

فرهنگ معین

( آتشه ) (تَ یا تِ ش ِ ) (اِمر. ) برق، آذرخش.

فرهنگ عمید

( آتشه ) برق، آذرخش.

فرهنگ فارسی

( آتشه ) ( اسم ) برق آذرخش.
برق آذرخش
( اسم ) وابسته کارمند سفارتخانه که وظیفه ای خاص بعهد. او محول است: اتاش. مطبوعاتی اتاش. تجارتی اتاش. نظامی. یا اتاش. تجارتی. وابست. بازرگانی. یا اتاش. نظامی. وابست. نظامی.

فرهنگ اسم ها

اسم: آتشه (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: ātaše) (فارسی: آتشه) (انگلیسی: atashe)
معنی: برق، آذرخش

جمله سازی با اتشه

💡 رایزن فرهنگی یا اتشه فرهنگی (فرانسوی: Attaché culturel‎) یک دیپلمات است که با مسئولیت ترویج و گسترش فرهنگ کشور خود در کشوری که مأمور است تلاش می‌کند. معمولاً این شغل به نویسنده‌ها و هنرمندان اختصاص می‌یابد تا از طریق کسب درآمد ثابت اجازه خلاقیت بیشتری در زمینه ترویج فرهنگ کشور خود داشته باشند.

مجال یعنی چه؟
مجال یعنی چه؟
چیست یعنی چه؟
چیست یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز