معفور

لغت نامه دهخدا

معفور. [ م َ ] ( ع ص ) بازار کاسد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). و رجوع به ماده بعد شود.

جمله سازی با معفور

ء ادهن راسى ام اطيب محاسنىوراسك معفور و انت سليببكائى طويل و الدموع غيرةو انت بعيد و المزار قريبو نيز در اين روز، سنه 128، ولادت باسعادت حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام واقع شد در بين الحرمين در موضع معروف به (ابواء) كه منزلى است ميان مكه و مدينه والده آنجناب، (حميده ) است 

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال آرزو فال آرزو فال اوراکل فال اوراکل فال ماهجونگ فال ماهجونگ