معرکه ساز

لغت نامه دهخدا

معرکه ساز. [ م َ رَ ک َ / م َ رِ ک ِ ] ( نف مرکب ) معرکه گیر. ( آنندراج ). رجوع به معرکه گیر شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه معرکه بر پا کند ( اعم از ریسمان باز حقه باز درویشی که شمایل انبیا و اولیا را نشان دهد ).

جمله سازی با معرکه ساز

سر عدوی تو گر پیچد از اطاعت تو به خاک معرکه سازی چو گوی غلطانش