مذموما

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ذمم (۵ بار)
نکوهش. خلاف مدح. در اقرب گوید: ذمّ خلاف مدح و عیب است. و آن مصدر و اسم هر دو به کار رفته است، یعنی با خدا معبود دیگری مگیر و گرنه نکوهیده و خوار گردی. «مذموم» سه بار در قرآن آمده است: اسراء:22،18، قلم:49.

جمله سازی با مذموما

و معناى جمله (ثمّ جعلنا له جهنّم يصليها مذموما مدحورا) اين است كه ما جهنم را جزاى اودر آخرت قرار داديم تا حرارت آن را بچشد آنهم در حالى كه مذموم و دور از رحمت باشد، واين دو قيد، يعنى قيد مذموم و دورى از رحمت مى فهماند كه وى (مخصوص به جهنم ) و(محروم از مغفرت و رحمت ) است.
سـپـس بـه بـيـان نـتـيـجـه مـرگـبـار شرك پرداخته مى گويد: (اگر شريكى براى اوقائل شوى با مذمت و خذلان فرو خواهى نشست ) (فتقعد مذموما مخذولا).
و اين دسته از آيات جريان همان سنت را در اين امت خاطر نشان مى سازد، و مى فرمايد كهبه همان نحو كه در امت موسى (عليه السلام ) جريان يافت در اين امت نيز جريان مىيابد، آنگاه نتيجه مى گيرد كه پس بايد از شرك اجتناب ورزيده و همواره ملازم طريقتوحيد باشند، و در آخر مى فرمايد: (و لا تجعل مع اللّه الها اخر فتقعد مذموما مخذولا).
9 دنياطلبان، هم در آتش مى سوزند (عذاب جسمى )، هم تحقير مى شوند (عذاب روحى ). (يصليها مذموما مدحورا)