لغت نامه دهخدا
( قذة ) قذة. [ ق ُذْ ذَ ] ( ع اِ ) پر تیر. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج، قُذَذ. || کیک. ج، قِذّان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || کرانه شرم زن. ( منتهی الارب ). کرانه فرج زن. ( آنندراج ). || گوش مردم. || گوش اسب. || کلمه ای است که کودکان در لعب گویند. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). گویند: لعبنا شعاریر، قذه قذه، وقذان قذان. ( منتهی الارب ). رجوع به قذان قذان شود.