قذه

لغت نامه دهخدا

( قذة ) قذة. [ ق ُذْ ذَ ] ( ع اِ ) پر تیر. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج، قُذَذ. || کیک. ج، قِذّان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || کرانه شرم زن. ( منتهی الارب ). کرانه فرج زن. ( آنندراج ). || گوش مردم. || گوش اسب. || کلمه ای است که کودکان در لعب گویند. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). گویند: لعبنا شعاریر، قذه قذه، وقذان قذان. ( منتهی الارب ). رجوع به قذان قذان شود.

جمله سازی با قذه

💡 ابن اثير بعد از نقل روايت فوق الذكر در رابطه با معناى ((قذه به قذه )) مى گويد:اين مثل در جايى گفته مى شود كه دو چيز از هر جهت مساوى بوده و تفاوت نداشته باشند.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نقض یعنی چه؟
نقض یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز