لغت نامه دهخدا
علی خلیلی. [ ع َ ی ِ خ َ ] ( اِخ ) ابن عثمان حواری خلیلی، ملقّب به علاءالدین. عالم فرائض و ریاضی دان بود و در سال 754 هَ. ق. در شهر خلیل متولد شد و در 833 هَ. ق. درگذشت. او راست: کفایةالطلاب فی علمی الفرائض و الحساب. ( از معجم المؤلفین بنقل از الضوءاللامع سخاوی ج 5 ص 261. الانس الجلیل حنبلی ص 511. ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 372. هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 730 ).
علی خلیلی. [ ع َ ی ِ خ َ ] ( اِخ ) ابن قاسم اردبیلی خلیلی شافعی بطائحی، ملقّب به علاءالدین و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی بطائحی شود.
علی خلیلی. [ ع َ ی ِ خ َ ] ( اِخ ) ابن محمد خلیلی زیدی جیلی. وی در اوایل قرن پنجم هجری در قید حیات بود. او راست: 1 - الجمعبین الافادة و الافادات. 2 - المجموع، در دو مجلد. ( از معجم المؤلفین بنقل از تراجم الرجال جنداری ص 25 ).