عفش

لغت نامه دهخدا

عفش. [ ع َ ] ( ع مص )گرد آوردن. ( منتهی الارب ). جمع. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

گرد آوردن جمع

جمله سازی با عفش

ز حجره گشت عفش عفو صد شتر عصیان به حجره در چو شتر شد پی حسین و حسن